ای حسین، ای شه کشور عشق وی ز حق بر سرت افسر عشق
کـربـلای تـو شد، محـور عشق عـاشقـان را تویی رهبر عشق
من به درد غمت، مبتلایم
عاشقم، عاشق کربلایم (2)
تا تو را خانه در کربلا شد کعبۀ عاشقان نینوا شد
کربلا رشک عرش علا شد قبلۀ جمله اهل ولا شد
من هم آخر ز اهل ولایم
عاشقم، عاشق کربلایم (2)
تا تو در کربلا جا گرفتی ملک دلهـا سراپــا گرفتی
از ثـری تـا ثریـا گرفتی ز آنچه گویم تو بالا گرفتی
بر درت، خسروا، من گدایم
عــاشقم، عـاشق کربلایم (2)
منکه از جام عشـق تـو مستم دست گیــرم کـه از پـا نشستم
جز تو بـر هیچکس دل نبستم خود تو دانی من اینم که هستم
ای بهین رهبر و مقتدایم
عاشقم عاشق کربلایم (2)
آتش عشــق تـو جـاودانه میکشد بر دل و جان زبانه
نغمــهام، نغمــۀ عـاشقانه میسرایم مـدام ایـن ترانه:
از صفای تو من با صفایم
عاشقم عاشق کربلایم (2)
فانوسهای اشک 3 – علی سهرابی تویسرکانی