تا خداییِ خداست، همه جا کرب و بلاست
روزها روز حسین، اشک هـا اشک عزاست
انا مجنون الحسین
اشجع الناس کجاست؟ عشق و احساس کجاست؟
شـاخـۀ یـاس کجاست؟ دسـت عبـاس کجاست؟
انا مجنون الحسین
یک طرف اشک پدر، یک طرف خون پسر
یک طرف زخـم جگر، یک طرف یا ابتاست
انا مجنون الحسین
دل من سوختنی است، اشک من ریختنی است
عشق من سینه زنی است، رهبرم خون خداست
انا مجنون الحسین
دیده ام سوی حسین، کعبه ام کوی حسین
قبلـه ام روی حسیـن، کــربلا قبلـه نماست
انا مجنون الحسین
مهر او در گل من، عشق او حاصل من
قبر او در دل من، سینه ام بزم عزاست
انا مجنون الحسین
منم و اشـک دو عیـن، منـم و وای حسین
گریه برمن شده دین، کار من سوز و دعاست
انا مجنون الحسین
خـاک دلدار منم، دیده خونبار منم
تشنه ی یار منم، کوثرم جام بلاست
انا مجنون الحسین
شمـر کـــافـر ز جفــا، ســر اربــاب مـــرا
تشنه لب کرد جدا، تا زمین است و سماست
انا مجنون الحسین
یک ماه خون گرفته 1- غلامرضا سازگار