ای کـاجهای کـوچه، گنجشکها رسیدند!
در چلچـراغ هیئـت، فـانوسها، شهیدند
غمگین و سوگواریم- قلبی شکسته داریم
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
این خیمه عزا را دست خـدای ما بست
شد سوگواری آغاز، امروز، روز گریه است
هرکس که مثل ما شد- مهمان کربلا شد
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
ده روز رفتـه امـا داغ حسین مـانده
این پـرچم عـزا را دست خدا نشانده
با بچه ها سفر کن!- تا کربلا سفر کن!
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
گلهای باغ سوزان، ای لاله های تشنه!...
بـا بچه هـا بگـویید از کـربلای تشنه!
کو خنده های بـانو؟- گهـواره علی کو؟
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
بشنــو حکـایتـی از غمهـای آن سفــر را
از دختــری کــه دیـده تنـهـایی پــدر را
او لاله مدینه است- بانوی ما سکینه است
زینب رسیده از راه(تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه(تکرار)
مردان پیر، غمگین... زنهای کـوفه گریان
بانوی نوجوان گفت:«ای شهر نامسلمان!
ما آتشیم و فـریاد- این گـریه را خدا داد
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
مـردانتان کـه کشتند، از پیـر تا جوان را
ای کـوفیان، ببینید، بـانـوی قهـرمان را!
او آخرین امید است- او مادر شهید است
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
پیـروز شد به شمشیر، خـون عـزیز زهرا
امروز، نوبت ماست ای شهر کـوفه، برپا!
غمگین و سوگواریم- قلبی شکسته داریم
زینب رسیده از راه (تکرار)
با خشم و گریه و آه- با مادران همراه
زینب رسیده از راه (تکرار)
کبوتران نوحه خوان- سیدمحمد سادات اخوی