من امیر کشور عشقم ز نسلهـل اتایم
آستان بوس حریم حرمت خون خدایم
خادم درگـاه ســالار شهیـدان جهـانم
در رکـاب او امیـر و میـرِ اربـاب وفایم
نبض هستی بسته بر یک گردش چشم من، امّا
گـاه تقـدیـر و قضـا را عیـن تسلیـم و رضـایم
چشمـۀ فیـض کمــالم مظهـر حسن جمالم
مست عشق ذوالجلالم عاشقی از خود رهایم
آیـۀ انّـا فَتَحنـا حـرز بــازوی نبــردم
البلاء للــولا را بهتـریـن قــالوا بلایـم
خون حیدر موج دارد در تمام هستی من
وارث حلـم و شجـاعت از امیـر لا فتـایم
پور حیدر شیر مرد عرصۀ جنگ و جهادم
دامن امّالبنین را زینـت حجب و حیـایم
من ابوالفضل رشیدم جلوۀ مهر و امیدم
کعبه را روح صفـایم زمزم و سعی وفایم
گرد شمع عشق چون پروانه در سوز و گدازم
پـاسبــان خیمــهگــاه عتــرت آل عبــایم
روز عاشورا سراپا حافظ جان حسینم
فانـی فی اللهم و فرزند زهرا را فـدایم
دست در راه وفــا دادم خـدا بخشیـد بالم
در بهشت حق پرستو وش در آغوش هوایم
چشم را آماج تیر خصم کردم غم ندارم
چشـم بستـه راه دیـدار خدا را آشنایم
در لقـب مـاه بنــیهاشم امید اهل بیتم
بی پناهـان را پناهـم دردمنـدان را دوایم
فانوسهای اشک 1 - محمود شریفی (کمیل)