بر زمین ماندهای ای پناه حرم بر فلک میرود اشک و آه حرم
ای شهادت لایق تو بَه به جان عاشق تو
ای برادر جان اباالفضل
من به موج بلا تو به طوفان خون با که گویم که شد علمم سرنگون
حرمت یاسم شکستند فرق عباسم شکستند
ای برادر جان اباالفضل
تیرها بر تنت خونفشان میشدند گوئیا بر دل من نشان میشدند
تشنـه لب سقای من وای شد خزان گلهای من وای
ای برادر جان اباالفضل
ای گل یاسمن ارغوانی شدی ای مه هاشمی آسمانی شدی
خون دل از دیده ریزم از کنارت برنخیزم
ای برادر جان اباالفضل
فانوسهای اشک 1 - جعفر رسول زاده (آشفته)