در عوض دو دستم ای اهل نار بال عطا کند به من کردگار
در طیران شوم به روز شمار
میروم از جهان سوی باغ جنان
چشم من آمادۀ تیر است دو دست من به تن اسیر است
عزیز فاطمه عرش را قائمه
طایر گلزار بهشتم
بهبه از این گل و سرشتم
بیا بیا خسرو ملک حجاز حضور کردگار بندهنواز
دو دست من کرده مرا سرفراز
عزیز فاطمه عرش را قائمه
طایر گلزار بهشتم
بهبه از این گل و سرشتم
چشم من آخر هدف تیر شد ز دیدن قوم عدو سیر شد
وقت ملاقات خدا دیر شد
عزیز فاطمه عرش را قائمه
طایر گلزار بهشتم
بهبه از این گل و سرشتم
فانوسهای اشک 2 – حاج اکبر ناظم