یــاور خــون خـدایی یا اباالفضل

پـاسدار خیمــه‌هایی یـا اباالفضل

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

شیــرمــرد کـربلایـی یــا اباالفضل

دست و سر از تن جدایی یااباالفضل

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

ای تـو را مادر بـه هنگام ولادت

پـرورش داده بـه دامن شهادت

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

چشم خود بگشا به سوی گاهواره

پاک کن از دیـده اشکِ شیرخواره

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

این صـدای «آب‌آبِ» کـودکان است

اشکشان از دیده بر دامن روان است

یا اباالفضل، یا اباالفضل


سـاقی بـی‌آب گل‌هـای مدینه!

بی تو سقایی کند چشم سکینه

یا اباالفضل، یا اباالفضل


یابن حیدر رو به سوی خیمگه کن

بـر تلظی‌های شش‌ماهه نگه کن

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

تو همان سردار بی‌دست حسینی

در میان دشمنان هست حسینی

 یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

دست و چشم تو فدای راه دین شد

اجـر و پـاداشت عمـود آهنیـن شد

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

شد از آن ضربت یکی فرق و جبینت

تیـر کیـن آمد بـه فـرق نــازنینـت

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

حضـرت زهرا بـوَد صاحب‌عـزایت

در کنـــار علقمــه گـریــد بـرایت

یا اباالفضل، یا اباالفضل
 

ای سـلام دائـم آل رســولـت

فـاطمه کرده به فرزندی قبولت

یا اباالفضل، یا اباالفضل


تو به دشت کـربلا یار حسینی

روز محشر هم علمدار حسینی

یا اباالفضل، یا اباالفضل

 

سـاقی بـی‌آب گل‌هـای مدینـه!

جام خالی مانده دردست سکینه

یا اباالفضل، یا اباالفضل
 

تـــو بـه ثاراللهیـان یــار و امیری

خـواهـرت زینب رود بهــر اسیری

یا اباالفضل، یا اباالفضل

زادۀ ام‌البنیــن! دریـای غیــرت!

کـن حمـایت ازحریم آل عصمت

یا اباالفضل، یا اباالفضل 


یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار