ای نازنین بـرادرم یا ابوفاضل
سقای بیآب حرم یا ابوفاضل
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
تو دسـت من بـودی بگو از چه بیدستی
در پیش چشم من چرا چشم خود بستی
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
اسیری آل علـی گشتـه احساسم
افتاده از تن بر زمین دست عباسم
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
اگر به کربـلا نبود مادر زارت
زهرا کنار علقمه شد عزادارت
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
مشک و علم روی زمین خیمهها بیآب
گـردیده از سـوز عطـش اصغرم بیتاب
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
ای از لبت آب فـرات گشته شرمنده
من بر تو میگریم عدو میزند خنده
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
افتاده در دریای خون پیکرت عباس
عمـود آهنین زدنـد بـر سرت عباس
میرسپاهم عباس پشت و پناهم عباس
یک ماه خون گرفته 7 - غلامرضا سازگار