مــاه در خــون شنـاورم، قاسم یـــــادگــــار بـــرادرم، قاسم
کـم بـزن دست و پـا در آغوشم جـــان مــده در بـرابرم، قاسم
العطـش گفتـنت کبــابــم کرد سوخت از پـای تـا سـرم، قاسم
سخـت باشد بـه من عـزیز دلم کـه تــو را کشتـه بنگـرم، قاسم
زخم هــای تن تــو کشت مـرا تــازه شــد داغ اکبــرم، قاسم
جای گل جسم چاک چاک تو را می بـــرم بـهـر دختـرم، قاسم
حیف بـا چشم خـود نگه کردم تا چون جان رفتی از برم، قاسم
عـــوض آب بــر تــــو آوردم اشـک بــا دیــدۀ تــرم، قاسم
بعـد اکبـر دلم به تو خوش بود کـه تــویی یـار و یـاورم، قاسم
ای جگــر پـارۀ حسن به چه رو رو کنــم جــانب حــرم، قاسم
گــر ســراغ تــو را ز من گیـرد چـه بگویـم به خـواهرم، قاسم
نظم "میثم" اگر چه قابل نیست
تـو قبـولش کن از کــرم، قاسم
یک ماه خون گرفته 2 - غلامرضا سازگار