سلام باد به مـاهی که در محـاق افتاد گـل مـدینــه کـه در دامـن عـراق افتاد
سلام بــر حسـن بـن علی و قـاسم او که بیـن آن پــدر و این پسر فراق افتاد
در آرزوی شهــادت بـــرای اذن جهـاد به دست و پای عمویش به اشتیاق افتاد
دریــغ زان گــل ریحــانــۀ رسول الله کـه نــاشکفته بـه سـرپنجۀ نفـاق افتاد
دریغ زان تن صد چاک و زیر سمّ ستور دگـر مخـواه کـه گــویم چه اتفاق افتاد
همین بس است که گویم گسست اعضایش
شکست زیـر سـم اسب، استخــوان هایش
یک کربلا عطش- سیدرضا مؤیّد