شد روان روح از پیکرم یا رب
می رود میـدان اکبـرم یا رب
روح و ریحانم ای علی جانم
ای همه هستم، رفتی از دستم
دیـده بـر سـروِ قـامتت بستم
روح و ریحانم ای علی جانم
جان به کف داری، ترک سر کردی
گوییــا دیگـــر بــر نمی گـردی
روح و ریحانم ای علی جانم
میوۀ قلـب و جـان شیـرینم
لحظه ای برگرد تا رخت بینم
روح و ریحانم ای علی جانم
می شود خاموش محفل لیلا
آه و واویـــــلا از دل لیــلا
روح و ریحانم ای علی جانم
ای زخود رسته، دل به حق بسته
من پـدر هستم، قـدری آهستـه
روح و ریحانم ای علی جانم
گریه کن ای چشم، ناله کن ای دل
یـک تـن تنهــا، ایـن همـه قاتـل
روح و ریحانم ای علی جانم
تو رَوی میدان، من به همراهت
گریــم از بهــر عمــر کوتـاهت
روح و ریحانم ای علی جانم
یک ماه خون گرفته 1- غلامرضا سازگار