ای بسمل بی سـر شـده، ای لالۀ پرپر ای شبه پیغمبر
مثـل زره گشته تنت از نیـزه و خنجر ای ثـانی حیدر
پاشیده از هم پیکرت ای نازنین پیکر بابا علـی اکبـر
جاری شده خون ازسرت وای ازدل بابا
ای لالۀ لیلا واویلا واویلا (تکرار)
ای لالـه گـون از خون تو گشته رخ زردم بی تـو همه دردم
از اشک چشمم دسته گـل بهـر تو آوردم دور تـو می گـردم
نقش زمین شد عاقبت نخلی که پروردم خون بر جگر کردم
شد چشم پدر از گریه چون دریا
ای لالۀ لیلا واویلا واویلا (تکرار)
ای لالۀ وحی از چه رو در خاک صحرایی تو جـان بـابـایی
سیــارۀ امیــد بــابــا مــاه زهـــرایی خورشید طاهایی
قــرآن آیــه آیــه از شمشیــر اعـدایی صد پاره اعضایی
چون بنگرم در موج خون بر این قد و بالا
ای لالۀلیلا واویلا واویلا (تکرار)
خون گشته از زخم جبین جاری به سیمایت از تیـغ اعـدایـت
چـون لالۀ پــرپــر ز هم پاشیـده اعضایت خونین سـراپایت
تر گشته از خون دهن خشکیده لب هایت شـرمنده بـابایت
لب تشنه ات کردم جدا از خود در این صحرا
ای لالۀ لیلا واویلا واویلا (تکرار)
مهمــان کوفـــه بــودم و حقـم ادا کردند با من چه ها کردند
اعضــای فرزنــد مــرا از هــم جـدا کردند او را فـــدا کــردند
آهنــگ قتــل اکبــرم را یـک صـدا کردند محشر به پـا کردند
بعد از تو بابا خاک عالم بر سر دنیا
ای لالۀ لیلا واویلا واویلا (تکرار)
یــارب تــو تنهــا آگهــی از این دل زارم ای حـی دادارم
بــا داغ فرزنــدم وصـــالت را خریـدارم ای بهترین یارم
دست دعایم سوی تو تنها رود بالا
ای لالۀ لیلا واویلا واویلا (تکرار)
یک ماه خون گرفته 2- غلامرضا سازگار