ای سفر کرده کـه صد قافله دل همره تو است
این همه زخم چرا بر روی همچون مه تو است
ابتا یا ابتا
دست پیش آورم و جامه به تن چاک کنم
تا کـه اشـک از رخ نـــورانی تـو پاک کنم
ابتا یا ابتا
شعلـه بیـدادگـران بـر پـر پـروانه زدند
همه با سنگ جفـا مـوی مرا شانه زدند
ابتا یا ابتا
خنده و شادی و دشنام و کـف و هلهله بود
ده تن از عترت تو بسته به یک سلسله بود
ابتا یا ابتا
شـــامیان یکسـره بـر گـریه مـا خنـدیدند
پـــای آوازۀ قــــرآن ســــــرت رقصیدند
ابتا یا ابتا
گلشن وحی خزان گشته گل یاس کجاست؟
ساقی تشنه لبـان حضـرت عباس کجاست؟
ابتا یا ابتا
خـاک ویـرانـه کجــا و شجـر طــور کجــا
شـب تـاریـک کجـــا و طبــق نـــور کجـا
ابتا یا ابتا
دو دریا اشک 2 - غلامرضا سازگار