نخـل بلنـد بـاغ کـوثـر را شکستند
قلب حسین و فرق اکبر را شکستند
کنار این جسم پاک «ارباً اربا» دشمن زند خنده بر گریۀ بابا
علی علی ای علیاکبر
گوید حسین ای میـوۀ قلبم ز جا خیز
یـاری کن از بابا در این دشت بلا خیز
سخن بگو بر تسلّای دل من داغت شود ای علی جان، قاتل من
علی علی ای علیاکبر
یا آل هاشم! سوی میدان ره سپارید
از قتلگـه او را بـه خیمـههـا بیـارید
یاری کنید که حسین طاقت ندارد ترسم که از داغ اکبر، جان سپارد
علی علی ای علیاکبر
صورت نهادهای چرا به خاک صحرا
برخیـز و یـک اذان بگـو بـرای بابا
«یا ولدی» پیریام را کن تماشا تو رفتی و بعد تو سیرم ز دنیا
علی علی ای علیاکبر
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی