نـام تـو ای زیبــای من
شد نیمه شب آوای من
بـابـای من، بـابـای من

در کنج ویـرانه، غریبـانه، شدی مهمـان من

ای پاره پاره لب، مهِ زینب! فدایت جان من

بابا حسین...

چشمان خود بگشا پدر!
بنما بـه سـوی مـن نظر
دارم دلــی غــرق شـرر

قامت کمـانی شد، خـزانـی شد، گل تــو دخترت

از سیلی سنگین، شده رنگین، رُخم چون مادرت...

بابا حسین...

 

مسافران صفر یک - سید محمّد جواد شرافت