اصغـر اصغـر اصغر، ای طوطی خاموشم
تشنه تشنه تشنه، جـان داده در آغوشم
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
من صورت خود شستم از خون گلوی تو
مــادر مـادر مـادر زد بـوسه بـه روی تو
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
ای آبــروی قـرآن رخسارۀ گلگونت
از حنجر خشکیده فوّاره زده خونت
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
تو غربت من دیدی من داغ تو را دیدم
در پشت حـرم تنهـا بهر تـو لحد چیدم
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
در مسلخ عشق و خون، ششماهه فدا کردم
خــون گلــوی او را، تـقـدیــم خــدا کردم
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
از خـون گلـوی خـود قنـداقه کفن کردی
قاتل به تو خندید و تو خنده به من کردی
غنچۀ پرپر، در خون شناور، ای علیاصغر
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار