ای کودک شیرین ‌زبانم! از چه بی‌تابی؟
از چهـره‌ات گشتـه عیـان، تشنـۀ آبی
ای گل پرپرم اصغرم (2)
آتش گرفته جان من، از نگاه تو
خاکسترم کـرده دگـر برق آه تو
ای گل پرپرم اصغرم (2)
تـابوت تو، گهـواره شـد لای‌لای‌ اصغر
دیدی که حلقت پاره شد لای‌لای‌ اصغر
ای گل پرپرم اصغرم (2)
از داغ تو سوزد دلم، بی‌تو چون سازم
مـادر بـه مـرگم مایلم، سـوزم و سازم
ای گل پرپرم اصغرم (2)
بوسد لب نیزه سرت، آه و واویلا
یا سُمِّ مرکب پیکرت، آه و واویلا
ای گل پرپرم اصغرم (2)

 

فانوسهای اشک 3 – مصطفی نظری