حرم، قحطی آب است علی در تبوتاب است
واویــــلا واویـــــلا روان اشک رباب است
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
به گلـزار امـامت عطش کرده قیامت
به عبـاس بگویید یم فضـل و کـرامت
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
نفـسهـای سکینه کشد شعله ز سینه
خدایا! کـه دهد آب به گـلهای مدینه؟
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
علی! حجت داور! تویی ساقـی کوثر
به عباس، خبر ده که ای شیـر دلاور
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
یکـی اشک بـه دیـده یکی رنــگ پریده
یکـی نـالهاش از خاک به افـلاک رسیـده
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
تو شمـع شهـدایی تو شمشیـر خدایی
تویی دست ولایت چرا دست، جدایی؟
اباالفضل اباالفضل تو سقای حسینی (2)
یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار