زادۀ ام البنیـن! سقـای عتـرت!

ای یگـانه مظهـر ایثـار و غیرت

یا اباالفضل یا اباالفضل
ای همـه امیـد گـل هـای مدینه

در حرم خشکیده لب های سکینه

یا اباالفضل یا اباالفضل
یک سه ساله در حرم بی صبر و تاب است

 ذکـر آن طفـل سـه سـاله «آب آب» است

یا اباالفضل یا اباالفضل
تـو فـــروغ دیـــدۀ ام البنیـنی

وارث مـــولا امیـــر المـؤمنینی

یا اباالفضل یا اباالفضل
ای فدای منصب سقــایی تـو

خلـق عـالـم شـاهد آقـایی تو

یا اباالفضل یا اباالفضل
آب دریـا گـریـه کـرده از بـرایت

لحظه لحظه می کند زهرا دعایت

یا اباالفضل یا اباالفضل 
آل عصمـت غیـر تـو سقـا ندارند

دل به روی خاک صحرا می گذارند

یا اباالفضل یا اباالفضل
کـن نظر ای زادۀ مولی الموالی

بر سر دست سکینه جام خالی

یا اباالفضل یا اباالفضل
ما که یک کرب و بلا احساس داریم

در زمیـن کــربـلا عبـــاس داریــم

یا اباالفضل یا اباالفضل
 

یک ماه خون گرفته 6- غلامرضا سازگار