ای که نـور مهـر و مـاهی دوستت دارم حسین
مظهــر لطــف الاهــی دوستـت دارم حسین
هستی من را خـدا بــا مهـر تـو پیوسته است
یـا بخـواهی یا نخـواهی دوستت دارم حسین
تـا شنیـدم دوست می داری غــلام خویش را
بـا وجـود رو سیــاهـی دوستـت دارم حسین
هـر کجــا نـــام تــو آیـد می رود تاب از کفم
من چه گویم خود گواهی دوستت دارم حسین
گـر بخـواهی بـا کلامی در رهت جان می دهم
ور بــرانی بـــا نگــاهی دوستت دارم حسین
آن چنـان خـوبی که هر بد بسته بر لطفت امید
شـرمگین از هـر گنــاهی دوستت دارم حسین
ای کـه خـواندت رحمـة للعـالمین فُلک نجـات
تا کـه جـویم بـر تو راهی دوستت دارم حسین
بـر تـو گــر رو کـــرده ام دارم امیـد مـرحمت
تـا بـه من بخشی پناهی دوستت دارم حسین
کـرده ام بـا هـــر زبـــانی بــر جلالت اعتراف
گفتـه ام در هـر نگــاهی دوستت دارم حسین
بـاز هــم گــویـد "مــؤید" بـــا لسـان نـارسا
گـر بخواهی، ور نخـواهی دوستت دارم حسین
یک کربلا عطش- سیدرضا مؤیّد