کمتر بزن سر بر سینهای دل من با حسینم منزل به منزل
پیوسته بودم چون موج و ساحل
«وقتی بریدم من از حسین دل» «کامد به میدان شمر سیه دل»
شد شامِ تاریک صبح سپیدم شـور قیـامت بیپرده دیدم
ناگه صدایِ پایی شنیدم
«او میدوید و من میدویدم» «او رو به مقتل من رو به قاتل»
من خانه بر دوش من دل به دستم بار سفـر چون از خیمه بستم
بغض گلو را آنجا شکستم
«او مینشست و من مینشستم» «او روی سیـنـه من در مقــابل»
وقتی من ازاشک صدحجله چیدم درخاک و خون بود عشق و امیدم
خون گریه کردم از آنچه دیدم
«او مـیکشید و من مـیکشیدم» «او خنجـر از کین من ناله از دل»
من کـز صبـوری شور آفـریدم جـام بـلا را بـا جان خـریدم
پیراهن صبر بر تن دریدم
«او میبریــد و مـن مــیبریدم» «او از حسین سر من از حسین دل»
فانوسهای اشک 1 - محمدجواد غفور زاده (شفق)