بییار و یاور، حسین شهید بیسر، حسین غریب مادر، حسین
من ایستـادم روبـرویت
فوّاره زد خون از گلویت
واویلتا آه و واویلا
خدای زهرا، خدا به خاک صحرا، خدا کنار دریا خدا
حسین را در خون کشیدند
لب تشنه از او سـر بریدند
واویلتا آه و واویلا
ولی داور، علی ساقی کوثر، علی امام و رهبر، علی
حقّ تـو را اُمّت ادا کرد
سرحسینت را جدا کرد
واویلتا آه و واویلا
امام مظلوم، حسن شهید معصوم، حسن غریب و مسموم حسن
حسین در خون بسته قامت
سـر تــو و زهــرا سـلامت
واویلتا آه و واویلا
زینب کبرا، بیا عصمت صغرا، بیا دختر زهرا بیا
بوسه بزن بوسه دوباره
بـر این گلـوی پاره پاره
واویلتا آه و واویلا
نبی خاتم، بیا رسول اعظم بیا سید عالم، بیا
این لالۀ، پـرپـر، حسین است
این کشتۀ بیسر حسین است
واویلتا آه و واویلا
نهضت احساس چه شد؟ باغ گل یاس چه شد؟ حضرت عباس، چه شد؟
در علقمـه جـانش فـدا شد
دو دستش از پیکر جدا شد
واویلتا آه و واویلا
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار