گل من! گل من! گلابم بده ز رگهای خونین جوابم بده
امان از جدایی حسینم کجایی
برادر حسین برادر حسین
به گودال خون، جستجویت کنم ز اشک بصر، شستشویت کنم
به مقتل رسیدم صدایت شنیدم
برادر حسین برادر حسین
نیفتاده نامت دمی از لبم بدون تو طی شد نماز شبم
رکوع و سجودم به یاد تو بودم
برادر حسین برادر حسین
به زخم درونم نمک میزنند چرا دخترت را کتک میزنند
گلت را دعا کن ز نعشت جدا کن
برادر حسین برادر حسین
مرا ظالمانه صدا میکنند به کعب نی ازتو جدا میکنند
شده، ای حبیبم اسیری نصیبم
برادر حسین برادر حسین
حوادث شکسته پر و بال من کنند اشتران گریه بر حال من
به سوزِ دلِ من زند خنده دشمن
برادر حسین برادر حسین
ز محمل کنم بر تو دائم نگاه دلم مانده در گودی قتلگاه
تمام امیدم حسین شهیدم
برادر حسین برادر حسین
فانوسهای اشک 3 – غلامرضا سازگار