سیـد و ســـالار تمــام شهدایی حسین!
با لب عطشان به لب آب، فدایی حسین!
تشنه لبی؛ تشنه‌لب کـرب‌وبلایی حسین!
با بـدن بی‌سر خـود شـافع مایی حسین!        
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
سـلام مـا سـلام ما بر تن عریـان تو
سلام مـا سلام ما بـر لب عطشان تو
سـلام ما بـه زخـم پیکــر جوانان تو
با گلوی تشنۀ خود آب بقایی حسین!         
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
سلام ما سلام مـا بـه خـون پیشـانی‌ات
سلام ما بـه لاله‌گـون صـورت نـورانی‌ات
سلام مـا به نـازنیـن کــودک قـربانی‌ات
سلام ما بر تو که خود روح دعایی حسین!       
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
ســلام مـا سـلام مـا بـه گـریـۀ زینبــت
سلام مـا به ظهــر امــروز تــو و امشبت
سلام ما بـه شیهه‌های اسب بی‌صــاحبت
تو از ستم کشتۀ بی‌جرم و خطایی حسین!      
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
کعبۀ من، قبلـه من، نمــاز مـن کیست؟ تو
قلب من و راز مـن و نیــاز من کیست؟ تو
اشک من و سوز من و گذار من کیست؟ تو
ای کـه تو هم قبله و هم قبله‌نمایی حسین!       
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!


یک ماه خون گرفته 6 – غلامرضا سازگار