عمّه زینب
قتلگـــاه عمّـه زینـب
عاشقانست این زمین لاله زار حسین است
گـوئیـا نـوبهــار حسین است
این زمین است آنکه در آن، شمر دون محشر بپا کرد
سـر ز بابا با گلـوی تشنـه از پیکـر جـدا کرد
منقلب از این جنایت فرش و عرش کبریا کرد
اکبر اینجاست اصغر اینجاست
مدفن شیرخوار حسین است
این زمین است آنکه در آن ذکر مهمان العطش بود
شیرخوار گلعذارم از عطش در حال غش بود
زغفـــرانی چهـرههای کودکان ماهوَش بود
اربعین است دل غمین است
نینوا اشکبار حسین است
این زمین است آنکه در آن دست عبّاسم جدا شد
چشم حق بینش نشان تیرقوم اشقیا شد
با عمود آهنین کوفیان فرقش دو تـا شد
دشتِ خونست لاله گونست
هر دلی داغدار حسین است
این زمین است آنکه دشمن مصطفی را خیمهها سوخت
قلب زهرا را شرر زد جسم و جان مرتضی سوخت
از عطش گلهای عصمت را جگـر در کربلا سوخت
قاسم اینجاست جعفر اینجاست
در همین جا مزار حسین است