باز آمدم جانم فدایت سلام من به کربلایت
حسین من عزیز زینب
داده خدا عمر دوبـاره زنده شدم با یک اشاره
دستم بگیر از پا نیفتم کنــار ایــن دارالزیـاره
حسین من عزیز زینب
غم عقده گشته در گلویم تا قصّۀ هجران بگویم
گـمگشـتـــۀ آل محمّـد از که نشانت را بجویم
حسین من عزیز زینب
روح من اینجا جانم اینجاست هم لاله و ریحانم اینجاست
مـن مـانـدهام تنهــای تنهـا قـربانگه یارانـم اینجـاست
حسین من عزیز زینب
یک اربعین هجران کشیدم از بــار محنتهـا خمیـــدم
بـزم عــزایت در دلـم بـود هم روضه خواندم هم شنیدم
حسین من عزیز زینب
مسافران صفر یک- جعفر رسول زاده (آشفته)