کربلا! ای حرمِ امید من کوی هفتاد و دو تن شهید من
آمــدم از شــام ویــران، ای حسین جان
دیده گریان، سینه سوزان، ای حسین جان
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
زینبم منادی عدالتم شد به سر یک اربعین رسالتم
من رسول شاهدان سر جدایم
بــاغبـان لالههــای کـربلایم
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
ای فدای سر نازنین تو این منم زائر اربعین تو
وای بر من تا که دیدم غربتت را
ماندم و در بــرکشیدم تربتت را
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
زینبم، جلوۀ آفتاب تو پیک پیروزی انقلاب تو
گرچه جز بـا خسته حالی برنگشتم
زین سفر من دست خالی برنگشتم
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
کربلا قبله عشق و باورم باغ گلهای به خون شناورم
قاسمم کو؟ اکبرم کـو؟ اصغرم کو؟
عون و عبدالله من کو؟ جعفرم کو؟
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
ماه من که در بغل کشیدمت پس چرا بر سر نیزه دیدمت
مـن بگردم روی نی گرداندنت را
بر سر نی، لحن قرآن خواندنت را
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
همه جا در سفرم، در حذرم لب خشکت نرود از نظرم
با غم دل، آتش جان، سوزِ سینه
مـیروم جــان بــرادر در مدینه
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
پنجه در پنجۀ نیزهها شدم کودکان را سپر بلا شدم
پیکـرم نیلـی شـده از تازیانـه
بر رخم مانده ز سیلیها نشانه
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
خود بخوان راز دل از نگاه من قامت خمیدهام گواه من
اشـک جـاری، زخم کاری، ارمغـانم
روی قبرت، اشک حسرت میفشانم
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
جگر گوشۀ زهرا و علی هرچه میپرسی بپرس از من ولی
از رقیّـــۀ خــود مکن سـؤالی
جای او بین اسیران مانده خالی
یا قتیل العبرات، یا سفینة النجاة
مسافران صفر یک- سیدرضا مؤیّد