بوی یار آشنا بر مشامم میرسد
از شهید کربلا این پیامم میرسد
لالــۀ بـــاغ گـــل محـمّــدی
دخترم سکینه جان خوش آمدی
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
عمه جان با من بگو تربت اصغر کجاست
پیکر صد پارۀ شبه پیمبر کجاست
این صدای دلبرای فاطمه است
مـادرم زهـرا کنـار علقمه است
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
اشک چشم ناقهها میچکد بر حال من
ای علی اکبر بیا بهر استقبال من
من گـل نیلـوفـر مـدینهام
خواهر مظلومهات سکینهام
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
بر پدر آوردهام برگ باغ لاله را
جامۀ اسیری خواهر سه ساله را
عمّه جان به جان من به جان من
از رقـیّـه بــا پــدر حــرفی نـزن
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
عمّه ما با یکدیگر دیده دریایی کنیم
جای سقّـای حرم هر دو سقّایی کنیم
خون چکد ای عمه از چشم ترم
بر لـب عطشـان سقّـای حـرم
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
در همین صحرا به مـا ظالمانه میزدند
هم مرا و هم تو را تازیانه میزدند
هر دو جسم غرقه در خون دیدهایم
هـر دو گلهـای گلـو بـوسیـدهایـم
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
عمّه در ایـن سرزمین از پدر گشتم جدا
وقت رفتن هم تو را هم مرا میزد صدا
از همین جا راهی صحرا شدیم
همسفر بـا مـادرم زهـرا شدیم
عمه اینجا کربلاست قبر بابایم کجاست؟
مسافران صفر یک- غلامرضا سازگار