آرامش جان و دلِ من از سفر آمد
من میهمان دارم بیا، عمه پدر آمد
ای روح و ریحانم بابا حسین جانم
در مقدم مهمان خود، من گل میافشانم
گلفرش راه او شـده، اشـک دو چشمانم
ای روح و ریحانم بابا حسین جانم
خورشید من پیشانیت، از چه شفقگون است
رخسـار نـورانیّ تـو، بـابـا پـر از خـون است
ای روح و ریحانم بابا حسین جانم
من در کتاب چشم تو، این لحظه میخوانم
من بـا تـو از خـود میروم اینجا نمیمـانم
ای روح و ریحانم بابا حسین جانم
مسافران صفر 2 - غلامرضا سازگار