ای خـدا رفته بـر بـاد ستم حاصلم 
آتش از خیمه ها شعله کشد یا دلم 
گاهواره چـه شـد گـوشواره چه شد 
واحسینا واحسینا 


ای خـدا در دلم صبـر و تحمّـل نماند 
در همه بـاغ آتش زده یک گـل نماند 
هر بدن خاک شد همه صد چاک شد 
واحسینا واحسینا 


من خودم دیدم آن کاکل غرقه به خون 
بر کـف و قـاتلش ز مقتـل آمـد برون 
شـد بـه نیــزه ســرش در ره داورش 
واحسینا واحسینا 
 

یک دم- علی انسانی