کربلا که امشب صحنه وداع است
ظهر داغ فـردا عـرصه دفـاع است
میرسد ز هر خرگاه ناله های یا الله
یا کریم و یا رب
این حرم که خاکش چشمه قیام است
گـویی از منـاجات مسجدالحرام است
آیات فداکاری گرمِ گریه و زاری
یا کریم و یا رب
هفتاد و دو موسی در طور مناجات
سـرگرم دعــایند بـا قاضی حاجات
هر یکی به یک حالت کرده با خدا خلوت
یا کریم و یا رب
یک سـو همه از می، غـرق عیش و نوشند
یک سو همه از عشق، در جوش و خروشند
آن جا همه خماری این جا همه بیداری
یا کریم و یا رب
آنان همه سـرمست، تکیه بر سلاحند
اینـان همه سـرگرم، با خیر و صلاحند
آنان ز هوا مستند اینان زخدا مستند
یا کریم و یا رب
سرهای جوانان که امشب به قیامند
فــردا بـه ســر نـی مـاهِ ره شـامند
جسم شان فتد فردا پاره پاره در صحرا
یا کریم و یا رب
زینب که حیاتش از بوی حسین است
خیره دیـدگانش بر روی حسین است
پروانه این شمع است خاطرش به او جمع است
یا کریم و یا رب
سالار شهیدان در کمال باور
با امـر پیمبـر با رضای داور
آماده کند پیکر بهر نیزه و خنجر
یا کریم و یا رب
فردا که خدا راست امتحان اکبر
می دمـد سپـیـده بـا اذان اکبر
این اذان توان اوست آخرین اذان اوست
یا کریم و یا رب
ای رباب صبری در بلای فردا
کن آب ذخیـره از بـرای فردا
تا که کودکت اصغر تشنگی خورد کمتر
یا کریم و یا رب
یک کربلا عطش- سیدرضا مؤیّد