دل مـن مشقهـای گریـه رو از اول بنویس
قطره قطره خون شو و دوباره مقتل بنویس
بنویس از دل شب یه کاروون داره میاد
بنویس یـه کـاروونِ بینشون داره میاد
بنـویس گُـلارو فـردا تشنـه پرپر میکنن
بهـار و بین دو دریـا تشنـه پـرپر میکنن
بنویس بارون تیـر و تیـغ و دشنه، بنویس
بنویس یه غنچۀ شش ماهه تشنه، بنویس
بنـویس بــاغ گلای تشنـه لب، تـاب بیاره
بنویس یکی میخواد بدون دست آب بیاره
بنویس دریا داره نوحۀ طوفان میخونه
روی نیـزه یـه سر بـریده قرآن میخونه
بنویس تا که دلای نوحهخون گریه کنن
بنویس با تـو زمین و آسمون گریه کنن
فانوسهای اشک 1- محمدسعید میرزایی