امشب اصحـاب با وفـا عبادت کنند
همه فردا ز خون غسل شهادت کنند
میشود کربلا دشت خون و بلا
واحسینا واشهیدا
امشب اکبر به محراب نماز شب است
پیکرش پـاره فـردا ز سمّ مـرکب است
بدنش چاک چاک میشود نقش خاک
واحسینا واشهیدا
امشب از کربلا، رسد پیام حسین
صبح فـردا بپا شود قیـام حسین
زینب و فاطمه دارد این زمزمه
واحسینا واشهیدا
امشب از خیمهها بانگ دعا میرسد
ظهر فردا به گـوش واعطشا میرسد
شب فیض و دعاست شب «قالو بلا»ست
واحسینا واشهیدا
امشب عباس امیر خیمهها میشود
عصـر فـردا بـه علقمه فـدا میشود
ساقی کودکان میدهد تشنه جان
واحسینا واشهیدا
امشب اصغر بـوَد چشم و چـراغ رباب
عصر فردا شود گلویش از خون، خضاب
روی دست پدر میزند بال و پر
واحسینا واشهیدا
فانوسهای اشک 3 – محمد نعیمی