لالـۀ پـرپـر از نیــزه و خنجرم نور چشم ترم پسر مادرم
غـرقه خون قــرص قمر زینب بسمـل بیبال و پر زینب
ابیعبدالله ابیعبدالله
پـاره پـاره شـده نازنیـن بدنت جای یک بوسه نیست در تمام تنت
ای تـمـــام آرزوی زیـنـــــب خــون تــو آب وضــــوی زینـب
ابیعبدالله ابیعبدالله
چه شود که به من نظری فکنی از گلوی بـریـده صـدا بــزنی
متـن کتـه مثل طـایـر بیبـالم روضهخـوان تتو گوشۀ گودالم
ابیعبدالله ابیعبدالله
بر تن خـواهرت سه نشـانه زدنـد سنگ و کعب نی و تازیانه زدند
کی زخون جسمت شستشو کرده نیـزه بـر قلب تــو فــرو کـرده
ابیعبدالله ابیعبدالله
ماه من بدنت پـرستاره شده مثل پیرهنت پارهپاره شده
آیهآیـه شــده تـن عـریانت پدر و مادر من به قـربانت
ابیعبدالله ابیعبدالله
تسبیح فاطمه دانهدانه شدی از نشان زیاد بینشانـه شدی
کفنـت زخم بدنـت گشتــه خـاک صحرا پیرهنـت گشته
ابیعبدالله ابیعبدالله
یک ماه خون گرفته 7- غلامرضا سازگار