برگرد صدایـم کن ای تشنه دعـایم کن
من دسته گل اشکم از شاخه جدایم کن
خواهم که برای آخرین بار گویم کـه گلم خدانگهدار
مظلوم حسینم
زخمی که به تن داری باغ خون کفن داری
بهـر غــارت دشمـن کهنـه پیـرهـن داری
پـا روی دلـم گــذاری امروز ما را به که میسپاری امروز
مظلوم حسینم
ای چشم و چراغ من داغِ روی داغ من
غمهـای همـه دنیــا آمــده سـراغ من
یک خیمه دل شکسته با تو از خود نکنی مرا جدا تو
مظلوم حسینم
گر بی سر و سامانم سرگشته و حیرانم
دنبـال تــو مـیآیـم افتـانم و خیزانم
بگذار که حنجرت ببوسم من یاس معطّرت ببوسم
مظلوم حسینم
زین شرح غم افزایی گفتی که شکیبایی
جانم بفدای تـو حکم آنچـه تـو فرمایی
میمانم و میکشم ز دل آه ای عشق خدا تبارک الله
مظلوم حسینم
فانوسهای اشک 1 - جعفر رسول زاده (آشفته)