لاله گون برگشتی امشب در فضا، ای ماه خون گوییا در بحـر خـون کـردی شنـا، ای ماه خون
از گــریبان افــق بــا روی خـونین ســر زدی یا که شستی چهـره از خـون خدا ای ماه خون
بــازشـو از ره کــه تــرسم بـاز بـا دیـدار تـو تـازه گــردد داغ ختـم الانبیــا ای مــاه خون
بـــاز شـو از ره کــه می بیـنـم کنــار علقمـه دست سقا می شـود از تن جـدا ای مـاه خون
بــاز شـو از ره کـه می بینـم ز شمشیـر جفــا می شود فـرق علـی اکبـر دو تـا ای مـاه خون
بــازشـو از ره کــه در دامـان تـو مـاه حسـن می زند در حجلۀ خون دست و پا ای ماه خون
بــاز شـو از ره کـه مـی بینم در ایـن مـاه عـزا می شـود ذات خـدا صاحب عـزا ای ماه خون
بــاز شــو از ره کــه مـی بیـنـم کتـاب الله را زیــر سـم اسب و روی نیـزه ها ای مـاه خون
بـــاز شـو از ره کـه می بینـم سـر دست پـدر ذبـح گــردد اصغــر از تیــر جفا ای ماه خون
در تــو می بینـم دل شـب در نمـــاز نــافلـه بــر حسین خود کند زینب دعـا ای ماه خون
در تــو می بینـم کــه از دور حـرم تـا قتلگـاه می زند زینب، حسینش را صـدا ای ماه خون
در تو می بینم کـه حتـی نـونهـال بـاغ وحـی می خـورد سیلی ز شمـر بی حیا ای ماه خون
بــاز شو از ره کــه "میثـم" را دل از دیـدار تـو
سوخت همچون خیمه های کربلا ای ماه خون
یک ماه خون گرفته 2- غلامرضا سازگار