دوباره ماه مصیبت، دوبـاره ماه غمه
عطـر کـربلا میاد از کوچهها، محرّمه
دلاتونو پَـر بـدیـن مثـل اویـس قـرنی
دارن از راه میرسن دستههای سینه زنی
مـردم امسال نکنــه واسه آقـا کـم بذاریم
آخه هرچی داریم از حرمت مولامون داریم
ای کبـوتـر دلا نـــذر ابوفــاضـل تو
دستِ عبّاس تو باب حاجتِ سائل تو
مگه میشه دل ما مقابل تو نباشه
تو حسینیۀ دل، شمـایل تو نباشه
یکی سقّای حسین، یکی علمدار حسین
هر کسی یه کاری داره توی بازار حسین
یکی سقّا میشه و مسافرارو آب میده
یکی گهـوارۀ خالی علی رو تـاب میده
فانوسهای اشک 1- محمّدسعید میرزایی