بـاز آمـدی ای مـاه خون- وای از دل زینب
وای از دل زینب
انــاالیـــه راجعــــون وای- از دل زینـب
وای از دل زینب
رخ کردی از خون لاله‌گون- وای از دل زینب
وای از دل زینب
آید بـه مقتل شمـر دون- وای از دل زینب
وای از دل زینب
ایـن مـه، مه بـی‌آبیِ سقــــای طفـلان است
سکینه عطشان است
جسمش کنــار علقمـــه، نقــش بیابـان است
سکینه عطشان است
دستش به زیر دست و پا در خاک میدان است
سکینه عطشان است
زهــرا کنــار پیکـــرش بــا چشم گریان است
سکینه عطشان است
ای مـاه خـون قرآن بخــوان بهــر علی‌اکبر
آن شبه‌پیغمبر
صـدپـاره پیکـر مـی‌شــود از نیزه و حنجر
آن شبه‌پیغمبر
آیـد کنـــار پیکــــــرش صدیقــۀ اطهــر
آن شبه‌پیغمبر
یک پیکـــر صـدپــــاره و یک کربلا لشگر
آن شبه‌پیغمبر
ای مـاه خـون ای مـاه غـم، ماه عزاداری!
ماه عزاداری
در خـاک مقــتل می‌شود خون خدا جاری
خون خدا جاری
دشمن به شمشیر و سنـان او را کند یاری
او را کند یاری
کن گریـه بـر زخم حسین از راه غمخواری
از راه غمخواری
ای ماه خون طفل حسین سر در گریبان است
سر در گریبان است
آواره در صحــرای خـون بـا چشم گریان است
با چشم گریان است
تنهــا حجـاب صــــورتش گــرد بیابـان است
گرد بیابان است
در زیــر پــایش جـای گل، خـار مغیـلان است
خار مغیلان است 


یک ماه خون گرفته 5 – غلامرضا سازگار