زمــانِ نــامتنـاهـی همـان محـرّم تــوست تمـــام مُلـک خــداونـد زیـر پــرچـم تـوست
اگر که سیـل سرشـکـم وجـود را بــرده است خـدا گــواست کـه روز عـزای تـو، کـم تـوست
به عـرصهای که خدا خونبهای توست حسین! بهشت، قیمت یک قطـره اشـک مــاتم توست
چگـونـه کشتـه بخـوانـم تـو را کـه میبینـم هنـــوز مکـتـب اســلام، زنــده از دم تـوست
روا بــوَد کــه همیشــه نمــاز، بــوسه زنــد بـه وقت سجده به مهری که خاک مقدم توست
اگـــــر ولادت شیعـــه غـدیــــر بــود اول ولادت دگــــــــرش اوّلِ محـــرّم تـــوسـت
چــه قـابـل اسـت تــو را خـاتـم سلیمـانـی تمــــام وحــی خداونـد، نقـش خـاتم توست
نبــی نـبـودی و بــر تــو کتــاب نــازل شد شکـاف سینــۀ خـونیـن، کتاب محکم تـوست
اگــرچــه اهــل نمــازیـم و اهـل روزه ولـی نمـاز و روزه و خمـس و زکـات مـا غـم تـوست
از آن ز گلشن سبـز بهشت، سبـزتر است
که اشک، آب گوارای نخل «میثم» توست
یک ماه خون گرفته 6- غلامرضا سازگار