جوانـان بیـایید کـه آغـاز غـم مـا است
رسیدیم رسیدیم همین جا حرم ما است
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
بیایید بیایید کـه گـودال همین جا است
مکانی که زنم من پرو بال همین جا است
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
همیـن جا همیـن جـا یتیم حسن افتد
اباالفضل اباالفضل دو دستش ز تن اُفتد
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
همین جا همین جا ز خون چهره بپوشم
علی بـا لـب تشنـه زنـد بـال بـه دوشم
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
همین جا همین جا ز شمشیر و ز خنجر
شود چـون گـل پـرپـر جوانـم علی اکبر
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
همیـن جا همین جا دهـد آب سکینه
ز خون جگـر خود بـه گلهـای مدینه
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
بمانید که اینجا پر از آتش و دود است
ز کعب نی و سیلی گـل لاله کبود است
عجب شور و نوایی، عجب کرب و بلایی
فانوسهای اشک 1- غلامرضا سازگار