من کــه یــاوری ندارم
توی سینه بعد داغش میر لشگری ندارم
آه دیگــری ندارم
نازنین برادر من
آسمون رو غم گرفته
بـرای عمـو اباالفضل زینبــم دلم گرفته
سکینه ماتم گرفته
نازنین برادر من
اون دوتا دست بریده
هلهلـه میکنه دشمن مـن و این قد خمیده
که گلم به خون طپیده
نازنین برادر من
شکسته فرق سرش رو
روضـۀ دست جـداشو پارههای پیکرش رو
انتظـار مـادرش رو
نازنین برادر من
مصیبت سخته و سنگین
بـاغبـونِ بـی گـل یـاس چـه کنم با دل خونین
میون این همه گلچین
نازنین برادر من
فانوسهای اشک 1 - جعفر رسول زاده (آشفته)